اعتماد یکی از جنبههای مهم روابط انسانی و اجتماعی در میان افراد، گروهها و نهادهای اجتماعی است و در جریان تعاملات اجتماعی و کنشهای متقابل بین افراد و گروههای اجتماعی، نقش مهمی را در ایجاد نظم و همبستگی اجتماعی و نیز حفظ آنها بر عهده دارد.
به گزارش پایگاهخبریجاجرم، اعتماد یکی از جنبههای مهم روابط انسانی و اجتماعی در میان افراد، گروهها و نهادهای اجتماعی است و در جریان تعاملات اجتماعی و کنشهای متقابل بین افراد و گروههای اجتماعی، نقش مهمی را در ایجاد نظم و همبستگی اجتماعی و نیز حفظ آنها بر عهده دارد.
در عین حال، اعتماد اجتماعی، از عناصر مهم در پذیرش و همدلی اجتماعی محسوب میشود و در عین حال، بسترساز تعاملات اجتماعی و کانون مفهوم سرمایه اجتماعی است. فرهنگ اعتماد، عمدتا برپایه دو معیار «پاسخگویی» و «تعهد و التزام پیشین» بنیان گذاشته میشود.
از سوی دیگر باید گفت، نسلها سازنده جامعه هستند، رشد نسلها از درون خانواده شروع شده و میتواند در قالب ساختارهای حکومتی تداوم داشته باشد.
نسلها در درون جامعه در تعامل با همدیگر از ابزارهای مختلف سود میجویند و یکی از این ابزارها، اعتماد است.
اعتماد اجتماعی در بین نسلهای مختلف میتواند به عنوان امری میانجی عمل کند و آنها را به سوی توافق سوق دهد و یا نقطه مقابل آن، عدم اعتماد میتواند شکاف بین نسلها را شدت بخشیده وجامعه را با بحرانهای جدی مواجه سازد.
در بحث بر روی مسائل نسلی، در برخی جاها شاهد تفاوت و در جاهای دیگرتعارض بین نسلها هستیم، ولی در عین حال، درجامعه، مسئله بیاعتمادی مختص یک نسل خاص نیست، بلکه این بیاعتمادی در بین همه نسلها دیده میشود ولی کم و زیاد دارد.
در ارتباط با مناسبات دولت و ملت، سازوکارهای بدون انعطاف و تکلیفی دولت به جای سازوکارهای اعتدالی، عاملی موثر بر عدم رعایت و اجرای دستورالعملهای دولت، عدم مشارکت سیاسی متناسب با خواستههای دولت و عدم سرمایهگذاری بر پایه سیاستهای پیشبینی شده دولت و نهایتاً عدم اعتماد نسلهای مختلف به دولت میتواند باشد.
از دیدگاه اندیشمندانی مانند مانهایم و ارتگا، تضادها و عدم تداومهای نسلی کژکارکردهایی در فرآیند اجتماعی شدن محسوب میشود.
نظریه پردازان نسلی، به تفاوت و عدم تداوم در تجربههای فرهنگی جوانان اعتقاد دارند و تجارب مربوط به نسل تاریخی جوانان را عامل تمایز دهنده آنها از نسلهای دیگر میبینند.
بر اساس رویکرد نسل تاریخی مانهایم، هر نسلی تجارت منحصر به فردی دارد که این تجارب به او هویت میبخشد و گرایشات فرهنگی و اجتماعیاش را تشکیل میدهد.
در نهایت ارزیابی فرد از وضعیت جامعه، مهمترین عاملی است که سطح اعتماد اجتماعی او رامتأثر میسازد؛ به این معنا که هرچه افراد، جامعه را با ثباتتر، بهنجارتر و رفتار نهادها با مردم را شفافتر و صادقانهتر بدانند و معتقد باشند که حقوق پایمال شده شهروندان قابل اعاده است، اعتماداجتماعی بالاتری خواهند داشت.
انتهای خبر/م