۵ اردیبهشت یادآور شکست مفتضحانه آمریکاییها در صحرای طبس بود؛ اتفاقی که به تعبیر امام(ره) «شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند.»
به گزارش عصراترک به نقل از ایکنا، ۵ اردیبهشت یادآور شکست آمریکاییها در سال ۱۳۵۹ از طوفان شن در صحرای طبس در عملیات «پنجه عقاب» است. از ۱۳ آبان ۵۸ تا ۵ اردیبهشت ۵۹ دولت آمریکا در وضعیت ملتهب بیسابقه به سر میبرد؛ تمام راههای ممکن را برای نجات گروگانهای جاسوس خود بکار برده بود اما در همان هفتههای اول بحران روابط با ایران، به نیروهای مخصوص خود دستور دادند تا مانور یک عملیات نظامی را بهخوبی تمرین و آماده سازند، در حالی که اگر آمریکاییها تنها شاه را تحویل ایران میدادند تمام مشکلات در روابط حل میشد اما غرور آمریکاییها اجازه نداد تا شاه را تحویل و خود را از بحران گروگانگیری رهایی بخشند. لذا پس از قطع رابطه سیاسی کامل در فروردین ۱۳۵۹، شرایط توسل به زور و عملیات نظامی قوت بیشتری یافت.
چگونگی شکلگیری عملیات پنجه عقاب
اما عملیات «پنجه عقاب» چگونه شکل گرفت؛ در جلسه ۱۱ آوریل ۱۹۸۰ مطابق با ۲۲ فروردین ۱۳۵۹ و در نشست صبحانه سیاست خارجی، رئیسجمهور کارتر به مسئله مهمی اشاره کرد. وی گفت: «همانطوریکه میدانید هفته اولی که گروگانها را گرفتند من به نیروهای ستاد مشترک دستور دادم که یک عملیات نجات را طراحی کنند تا در شرایطی که نیاز مبرم وجود داشت مورد استفاده قرار بگیرد.»
کارتر متذکر شد که این گروه فعلا آمادگی کامل دارند تا عملیات نجات را انجام دهند. سایروس ونس، وزیر خارجه، که مخالف عملیات نظامی بود برای تعطیلات در فلوریدا بهسر میبرد و جانشین وی وارن کریستوفر در جلسه حضور داشت. کارتر قبل از این به حرف مشاورین گوش میداد که نگران آینده سیاسی او در انتخابات بودند. روزالین همسر کارتر، والتر ماندپل، هامیلتون جردن و جودی پاول او را برای عملیات نجات کاملا متقاعد ساخته بودند.
سرانجام پس از ۵ ماه مذاکرات و فشارهای ناموفق، دولت کارتر تصمیم گرفت واحدهایی از کماندوها را برای نجات گروگانها به ایران اعزام نماید؛ «آنها یک عده نظامی حرفهای بودند که برای یک مأموریت خطرناک داوطلب شدند.» از نظر کارتر «دیگر نباید در انجام این عملیات تأخیر به خرج داد.» و مخالفتهای ونس و دلایلی که برای نتایج ناخوشایند ناشی از عملیات نظامی برشمرد، هیچکدام از اعضای شورای امنیت را قانع نکرد. برژینسکی انجام یک عملیات نظامی را ترغیب میکرد و ونس خواستار بردباری بود.
پس از ماهها تمرین مانور عملیاتی هواپیماهای حمل و نقل حدود ۹۰ کماندو را به طور مخفیانه به ایران حمل كردند و در ارتفاع بسیار پایین ۱۵۰ پایی، به منظور عبور، از نقطه کور رادارهای ایران گذشتند و در صحرای دور افتادهای به نام «پشت بادام» فرود آمدند. هواپیماهای آمریکا یکی پس از دیگری در صحرای پشت بادام فرود آمدند. این درحالی بود که هشت هلیكوپتر برای رسیدن به مقصد، راه سختی در پیش داشتند.
زمانی که آنها از دریای عمان بدون چراغ و در نور ماه گذشتند و در ایران پرواز كردند، دو تا از هلیكوپترها، به علت طوفان شدید شن، با نقص فنی روبهرو شدند . یکی از آنها به دلیل اشکالات هیدرولیکی، نتوانست بالا بماند و در صحرای بیکران و بیپناه نزدیک کرمان فرود آمد. یک هلیكوپتر دیگر، سرنشینان هلیكوپتر از کارافتاده را با خود برد. هلیكوپتر دوم به علت نقص فنی به ناو نیمیتز بازگشت، كه در نزدیکیهای ساحل جنوبی ایران قرار داشت، بالاخره شش هلیكوپتر به منطقه فرود نزدیک شدند. بعد از نشستن هلیكوپترها، یکی دیگر از هلیكوپترها خراب شد، باز هم سیستم هیدرولیکی، به طوری که اصلا قادر به پرواز نبود.
فرماندهان شروع به بحث كردند؛ آیا این مأموریت با ۵ هلیكوپتر انجام داده میشود یا خیر؟ برای این مأموریت حداقل شش هلیكوپتر پیشبینی شده بود. زمانی که هوپیماهای آمریکا تصمیم گرفتند كه هلیكوپترها سوختگیری كنند، رهبران و فرماندهان مأموریت نجات، در این اندیشه بودند که آیا عملیات باید متوقف شود یا خیر؟ یکی از فرماندهان حاضر که یک سرهنگ ورزیده ارتش بود، نتیجه گرفت که اگر مراحل بعدی عملیات موفقیتآمیز نباشد، برخی از کماندوها و گروگانها مجبور میشوند که در ایران باقی بمانند. او پیشنهادش را به یک پست فرماندهی در خاورمیانه فرستاد. یک سرلشکر ارتش که فرمانده عملیات بود، پیغام را به مرکز فرماندهی ارتش ملی پنتاگون رسانید.
حضور غیرمنتظره اتوبوسی با ۴۰ مسافر در صحرای طبس
تصمیم نهایی با کارتر بود که در اتاق مطالعهاش در کاخ سفید نشسته بود. کارتر سخنان هارولد براون را درباره وضعیت مأموریت شنید. در ساعت ۵۰/۴ بعد از ظهر به وقت واشنگتن، بعد از آنکه مأموران نجات حدود چهار ساعت، بدون آنکه کسی متوجه آنها بشود، در صحرای ایران بودند، پرزیدنت مأیوسانه، موافقت كرد که عملیات را عقیم بگذارند اما ماجرا در اینجا ختم نشد؛ نزدیکیهای شب (به وقت محلی) یک اتوبوس با ۴۰ سرنشین ایرانی از جاده خرابی که درست از کنار محل فرود میگذشت، در حال عبور بود. هم مسافران و هم آمریکاییها از دیدن یکدیگر یکه خوردند.
با پنتاگون تماس گرفته شد تا درباره ۴۰ سرنشین اتوبوس تصمیمی گرفته شود. به آنها گفته شد که تمام سرنشینهای اتوبوس را درون یک هواپیمای سی ـ ۱۳۰ قرار دهند و به طور موقت آنها را از ایران خارج كنند. یکی از ایرانیها گفت: «آنها به ما گفتند که دوباره سوار اتوبوس شویم، یک آمریکایی اتوبوس ما را به نزدیک یک هواپیما راند. او به ما گفت پیاده شویم و سوار هواپیما شویم.»
حساسترین لحظههای مأموریت فرا میرسید، یکی از مسافران اتوبوس میگوید: «ما در حال سوار شدن به هواپیما بودیم که یکی از هواپیماها آتش گرفت، من نمی دانم چه شکلی، آن فقط آتش گرفت.» یکی از هلیكوپترها که از یک هواپیمای سی ـ ۱۳۰ سوختگیری کرده بود، بلند شد تا هلیكوپتر دیگری برای سوختگیری آماده شود؛ اما در این لحظه خلبان هلیكوپتر۵۳D- RH را به سرعت به طرف جلو راند به طوری که پروانه هلیكوپتر با بدنه هواپیما برخورد كرد. در یک لحظه آتش هر دوی آنها را در بر گرفت. ۳ آمریکایی در هواپیما سی ـ ۱۳۰ «هرکولس» کشته شدند و پنج نفر در هلیكوپتر به هلاکت رسیدند.
قبل از این آتشبازی کامیونی به طرف جاده میآمد و راننده آن پس از تیراندازی به تانکرش فرار كرد. ترافیک غیرمنتظره در جاده دور افتاده، احتمال فاش شدن مأموریت، مرگ کماندوها و نیاز فوری به رساندن زخمیها به بیمارستان، تصمیم بسیار دشواری را پیش رو قرار میداد؛ آمریکاییها باید هر چه زودتر صحرا را ترک کنند. وقتی باقی نمانده بود تا بدنه درهم پیچیده هواپیما، خنک شود و آنها بتوانند اجساد را بیرون بکشند. در نهایت بالگردهای باقیمانده به همراه هواپیماهای ۱۳۰-c به سرعت به پرواز درآمدند و منطقه را ترک کردند. پنج بالگرد سالم نیز در منطقه ماند و مهاجمین موفق به بردن آنها نشدند.
در ساعت ۱ بامداد ۲۵ آوریل کاخ سفید بیانیهای صادر کرد و کارتر نیز با ظاهر شدن در دوربین تلویزیون شخصاً مسئولیت شکست عملیات را برعهده گرفت. متعاقب این شکست مفتضحانه بود که؛ گروگانها در نقاط مختلف ایران پراکنده شدند تا از دسترس آمریکاییها دور بمانند.
دلایل شکست عملیات پنجه عقاب
درباره دلایل و چگونگی شکست عملیات، تحلیلهای مختلفی بیان شده است. دلایلی که مقامات آمریکایی در گزارشهای اولیه خود ارائه کردهاند بیشتر به ابعاد فنی و حوادث طبیعی و از جمله طوفان شن اشاره دارد. همچنین برخی از منابع غیر موثق نیز به نقش شوروی در این خصوص اشاره میکنند. این در حالی بود که از نگاه مقامات جمهوری اسلامی و خصوصا امام خمینی (ره)، نقش امدادهای الهی در این خصوص بیش از همه مطرح بوده است. امام(ره) در این خصوص اعلام کردند طوفان شن مانند یکی از امدادهای الهی موجب شکست این عملیات شد.
گری سیک در خصوص این شکست آمریکا چنین بیان میدارد: ««اگر کسی بخواهد فقط روی یک عامل بهعنوان دلیل نهایی شکست مأموریت انگشت بگذارد چیزی جز همان طوفان شن نیست که قابل پیشبینی نبود و تقریباً از همان ابتدای کار به طرز مصیبتباری زمان اجرای حمله را در هم ریخت».
هارولد براون، وزیر دفاع آمریکا، نیز در گزارشی به کنگره این کشور اعلام کرد انفجار مهمات و کمبود وقت و سوخت، تیم نجات را مجبور کرد بدون از بین بردن هلیکوپتر و اسناد سری باقیمانده در محل، عقبنشینی کنند. وی در این گزارش افزود توفان شن غیرمنتظره، که قبلا باعث شده بود هلیکوپترها از یکدیگر جدا شوند، موجب سرگیجه و از دست دادن تعادل خدمه هلیکوپتر شد.
کارتر نیز در گزارش مفصل خود به سنا در تشریح دلایل این شکست بیان میکند «وقتی که تعداد هلیکوپترهای موجود برای ادامه عملیات به پنج فروند کاهش یافت، مشخص گردید که نمیتوان عملیات را طبق نقشه پیش برد. بنابراین با توصیهی فرمانده نیروها و مشاوران نظامی خود، تصمیم به لغو مأموریت گرفتم و نیروهای مسلح شرکت کننده در آن را امر به بازگشت از ایران نمودم. در طی روند خروج [نیروها]، یکی از هلیکوپترها به طور اتفاقی با یکی از هواپیماهای سی - ۱۳۰ که آماده پرواز میشد، برخورد کرد؛ که منجر به مرگ هشت نفر و جراحت چندین نفر دیگر شد. در آن هنگام تصمیم بر آن بود که همهی افراد برجای مانده سوار هواپیمای سی - ۱۳۰ دیگر شوند و هلیکوپترهای باقی مانده را در مکان فرود رها کنند. روی هم رفته نیروهای مسلح آمریکا در مجموع حدود سه ساعت بر روی زمین ماندند. پنج فروند باقی مانده در حدود ساعت ۵:۴۰ بعداز ظهر به وقت استاندارد شرقی همان روز به پرواز درآمده، بدون حادثه ی دیگری حریم فضایی ایران را در حدود ساعت هشت بعد از ظهر به وقت استاندارد شرقی ۲۲ آوریل ترک کردند.»
در پی اين شكست مفتضحانه که با تحقیر جهانی امریکا روبرو شد، سايروس ونس كه از وزارت امور خارجه امریکا استعفا داد و دولت كارتر در انتخابات رياست جمهوري با شكست از رونالد ریگان، كاخ سفيد را به جمهوريخواهان سپرد.
واقعه شکست آمریکا در طبس، آن قدر مهم و بزرگ بود که حتی مشهورترین چهرههای سیاسی امریکا را وادار کرد تا اعتراف کنند دربرابر ایران تحقیر شدهاند. اعتراف آنان به این شکست، پیامدهای دیگری چون احساس ناامیدی ملی در امریکا، تحقیر ملی، تضعیف موقعیت بینالمللی ایالاتمتحده و... را به دنبال داشت.
پیام کوبنده امام(ره) پس از واقعه طبس
امام خمینی(ره) نیز پس از این حادثه با صدور پیامی کوبنده فرمودند: «کارتر باید بداند که با این عمل بسیار ناشیانه، حیثیت سیاسی خود را به صفر رساند و از ریاست جمهوری باید قطع امید کند. کارتر با این عمل خود ثابت کرد که قدرت تفکر را از دست داده است و از اداره یک کشور بزرگ مثل آمریکا عاجز است. اکنون که شیطان بزرگ دست به کار احمقانه زده است، ملت شریف ایران باید برای خدای تبارک و تعالی با تمام توان خود و با اتکال به قدرت خدای متعال مهیا شوند و آماده نبرد با دشمنان خود گردد».
ایشان در بخش دیگری از پیام خود فرمودند: «نباید بیدار شوند، آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاوردهاند؟ نباید بیدار شوند؟ کی این هلیکوپتر آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند. باد مأمور خداست. قوم عاد را باد از بین برد؛ این باد مأمور خداست. این شنها همه مأمورند. تجربه بکنند باز».
به این ترتیب شکست دیگری در پرونده شکستهای آمریکا در مقابله با انقلاب اسلامی به ثبت رسید که این شکستها تا امروز ادامه دارد و دیگر نه تنها آمریکا جرئت چنین اقداماتی علیه ایران ندارد بلکه تحریمها و فشارهای مختلف نیز نتوانسته حتی به مهار یا تغییر رفتار انقلابی جمهوری اسلامی ایران بینجامد و این آمریکا است که با افول قدرت مواجه شده و هژمونی خود را از دست داده است.
منابع:
ـ تاریخ تحولات جمهوری اسلامی ایران (جلد دوم)
ـ گری سیک، همه چیز فرو میریزد، ترجمه علی بختیارزاده، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴
ـ همیلتون جردن، بحران، مترجم محمد طاهری مقدم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۰
ـ جیمز بیل، عقاب و شیر، ج دوم، مترجم مهوش غلامی، تهران، نشر کوبه، ۱۳۷۱
ـ صحیفه امام خمینی(ره)، ج ۱۲
انتهای پیام/